«لفور» ؛ سرزمینی که برای دیدنش باید عجله کرد!
برخی از ایرانیان و جهانگردانی که از روستای «لفور» بازدید کردهاند، چنان شیفتهی آن سرزمین و چشمانداز یگانهاش شدهاند که لفور را بهشت مازندران معرفی کردهاند؛ همان مازندرانی که بسیاری بهشت ایران مینامندش و همان ایرانی که گل سرسبد گیتی بوده و در شمار شش کشور نخست جهان از منظر جاذبههای گردشگری طبقهبندی شده است. اینها را گفتم تا اگر هنوز مجال عزیمت به سوادکوه را نیافته و از جنگلهای ناهمتای شیرگاه دیدن نکردهاید، شتاب کنید که ممکن است دیگر چیزی برای دیدن نیابید!
چرا که سد البرز، به زمان آبگیری نزدیک میشود؛ رخدادی که با وقوع آن نهتنها بخش عمدهای از اراضی لفور و 12 روستای دیگر به زیر آب میرود، بلکه گورستانی سه هزار ساله را نیز با خود برای همیشه به زیر آب خواهد برد؛ گورستانی که باستانشناسان اخیراً توانستهاند نوع جدیدی از آیینهای تدفین مربوط به ایرانیان سه هزارهی پیش را در آن شناسایی کنند. با این وجود، به گفتهی مهدی عابدینی، سرپرست گروه باستانشناسی منطقه، به رغم نیمهکاره ماندن کاوشها، مسئولین وزارت نیرو در محل، کمترین همکاری و همراهی را نیز با باستانشناسان دریغ کردهاند.
غمانگیزتر آن که، بر پایهی گزارش تکاندهندهی خبرگزاری فارس، ساخت این سد تاکنون منجر به نابودی بخشی از زیرساختهای توسعه منطقه شده، چندین مدرسه تعطیل گشته، روند مهاجرت افزایش یافته و کسی دیگر رغبت به سرمایهگذاری در محل ندارد. به نحوی که این گزارش صراحتاً میگوید: «سد البرز یکی از عوامل مهم در مهاجرت مردم و خروج سرمایهها به شهرهای دیگر است.»




